سال نو مبارک

سلام به همه ی آبجی ها و داداشای گلم 

سال نو همتون مبارک 

انشاله سال خیلی خوبی داشته باشید  

 

روایتى از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره سوره حمد

در کتاب عیون از حضرت رضا (علیه السّلام) از پدران بزرگوارش از امیر المؤمنین (علیه السّلام) روایت آورده که فرمود: از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شنیدم مى‏فرمود: خداى تعالى فرموده: فاتحة الکتاب را بین خودم و بنده‏ام تقسیم کردم، نصفش از من، و نصفش از بنده من است، و بنده‏ام هر چه بخواهد به او می دهم،
چون او می گوید: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ)، وخداى عزوجل وی می گوید: بنده‏ام کار خود را با نام من آغاز کرد، و بر من است اینکه امور او را در آن کار تتمیم کنم، و در احوالش برکت بگذارم،
و چون او می گوید: (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ) پروردگار متعال وی می گوید: بنده من مرا حمد گفت، و اقرار کرد: که نعمت‏هایى که در اختیار دارد، از ناحیه من است، و بلاهایى که به وى نرسیده، باز بلطف و تفضل من است، و من شما فرشتگان را گواه مى‏گیرم، که نعمت‏هاى دنیایى و آخرتى او را زیاده نموده، بلاهاى آخرت را از او دور کنم، همانطور که بلاهاى دنیا را از او دور کردم.
و چون او می گوید: (الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ) خداى جل جلال وی می گوید: بنده‏ام شهادت داد: که من رحمان و رحیم هستم، من نیز شما را شاهد مى‏گیرم، که بهره او را از نعمت و رحمت خود فراوان ساخته، نصیبش را از عطاء خود جزیل و بسیار مى‏کنم.
و چون او می گوید: (مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ)، خداى تعالایش می گوید: شما شاهد باشید، همانطور که بنده‏ام اعتراف کرد به اینکه من مالک روز جزا هستم، در آن روز که روز حساب است، حساب او را آسان مى‏کنم، و حسنات او را قبول نموده، از گناهانش صرف نظر مى‏کنم.
و چون او میگوید: (إِیَّاکَ نَعْبُدُ)، خداى عزوجل وی مى‏فرماید:بنده‏ام راست گفت، و براستى مرا عبادت کرد، و بهمین جهت شما را گواه مى‏گیرم، در برابر عبادتش پاداشى دهم، که هر کس که در عبادت، راه مخالف او را رفته بحال او رشک برد.
و چون او میگوید: (وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ)، خداى تعالای وی میگوید: بنده‏ام از من استعانت جست، و بسوى من پناهنده گشت، من نیز شما را شاهد مى‏گیرم، که او را در اُمورش اعانت کنم، و در شداید به دادش برسم، و در گرفتاری ها دست او را بگیرم.
و چون او میگوید: (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ)، تا آخر سوره، خداى عز و جل وی میگوید: همه اینها و آنچه غیر اینها درخواست کند بر آورده است، من همه خواسته‏هایش را استجابت کردم، و آنچه آرزو دارد برآوردم، و از آنچه مى‏ترسد ایمنى بخشیدم.

حدس بزنید دیب چیه؟

یارو زبونش می‌گرفته،

میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

کارمند داروخونه می گه:

دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما

تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب،

دیب! 

 

ادامه مطلب ...

رویای شما... رویای یک رویا

 
 

فرهیختگان: دختر ۱۸ ساله‌ای که به بیماری اعجاب‌انگیزی مبتلاست و برای جراحی صورتش، ثانیه‌شماری می‌کند به درخواست شمار زیادی از نیکوکاران ایرانی به بانک مسکن شعبه زیتون کارمندی اهواز رفت و به نام خودش، حساب باز کرد.


 همزمان با انتشار سرگذشت تکان‌دهنده «رویا» صدها نفر از مردم مهربان ایران بزرگ، موجی از
احساس و امید را به این دختر شوشتری هدیه دادند. ماجرای زندگی تلخ «رویا» علاوه‌بر روزنامه فرهیختگان در پایگاه خبری شوشان، روزنامه فرهنگ جنوب، سایت تابناک و... هم منتشر شده است و شمار زیادی از نیکوکاران برای کمک به این دختر پیشقدم شده‌اند. همچنین دکتر بحرینی‌مقدم- مدیر بیمارستان لقمان حکیم تهران- ضمن اعلام آمادگی برای درمان «رویا» گفت: پس از بررسی‌های اولیه و مشورت با متخصصان بیمارستان به این نتیجه رسیدیم که برای درمان «رویا» باید جراحی در چند مرحله صورت بگیرد. بیمارستان «لقمان حکیم» تهران، آمادگی کامل خود را برای جراحی «رویا» تحت نظر یک تیم متخصص اعلام می‌دارد.  قرار است «رویا» تا آخر هفته جاری از خوزستان به تهران بیاید و در بیمارستان «لقمان حکیم» بستری شود. وی پنجشنبه هفته گذشته به بانک مسکن شعبه زیتون کارمندی اهواز رفت و به نام خودش، حساب باز کرد. 

شماره حساب:
۷۱۰۰۵۴۷۱۸۴۱۰
شماره کارت:
 ۶۲۸۰۲۳۰۴۱۹۰۴۲۹۲۳

 کمک‌های مردمی به این شماره‌حساب پس از رفع نیازهای این خانواده و تامین هزینه‌های درمان و مسکن با نظارت «رویا» و موسسه خیریه «جوادالائمه» صرف امور خیریه و کمک به ایتام و دیگر نیازمندان خواهد شد. «رویا» پس از جراحی و بهبودی کامل به‌عنوان نماد احساس و عواطف انساندوستانه هموطنان، در موسسه خیریه «جوادالائمه» خوزستان مشغول به کار خواهد شد.  «رویا» دختری است که ۱۸ سال پیش در «شوشتر» خوزستان به دنیا آمد اما فقط شش‌ماه روی خوش زندگی را دید. تمامی اطرافیان «رویا» به خاطر تولد وی می‌خندیدند. دنیا اما غم داشت، نمی‌خندید. خیلی زود نشانه‌های بیماری در صورت «رویا» نمایان شد. سمت چپ صورت دختر نورسیده، پر شد از گوشت اضافه. پدر و مادر «رویا» که نگران سلامتی فرزندشان بودند امید داشتند این عارضه بدشکل در آینده‌ای نزدیک برطرف شود. «رویا» اما با گذر زمان خوب نشد. این زمان بود که بدترین رنج‌ها را با تشدید بیماری برای دختر شوشتری به ارمغان آورد. «رویا» هرچه بزرگ‌تر می‌شد گوشت اضافه صورتش هم برجسته‌تر می‌شد. رفته‌رفته انگشتان دست و پای «رویا» نیز به همین عارضه دچار شد.  پدر زحمتکش و مهربان «رویا» وضع مالی خوبی نداشت اما تا سقف توان برای درمان جگرگوشه‌اش تلاش کرد. پدر «رویا» فقط ۳۷ سال داشت که سکته مغزی کرد و به خواب ابدی رفت؛ بی‌آنکه لبان خندان فرزند  بیمارش را ببیند.

اگه ممکنه این مطلبو تو وبلاگتون منتشر کنیدممنون
منم هستم ... 

منم ممنون

ستایش خدا

ای فرزند آدم ،
من بی نیازی هستم که نیازمند نمیشوم ،
مرا در آنچه به تو امر کرده ام اطاعت کن ، تا تو را آنچنان بی نیاز کنم که نیازمند نشوی ؛

ای فرزند آدم ،
من زنده ای هستم که نمیمیرم ،
مرا در آنچه به تو امر کرده ام اطاعت کن ، تا تو را زندگی بخشم که نمیری ؛

ای فرزند آدم ،
من به هرچه میگویم "باش" میشود ،
مرا در آنچه به تو امر کرده ام اطاعت کن ، تا تو را چنان قرار دهم که به هر چیزی بگویی "باش" بشود...

            ستایش خدا

ستایش خداوندی را سزاست که از اسرار نهان ها آگاه است ، و نشانه های آشکاری در سراسر هستی بر وجود او شهادت میدهند،

هرگز برابر چشم بینندگان ظاهر نمیگردد.

نه چشم کسی که او را ندیده می تواند انکارش کند و نه قلبی که او را شناخت می تواند مشاهده اش نماید.

در والایی و برتری از همه پیشی گرفته...

پس، از او برتر چیزی نیست و آنچنان به مخلوقات نزدیک است که از او نزدیک تر چیزی نمی تواند باشد.

مرتبه ی بلند او را از پدیده هایش دور نساخته و نزدیکی او با پدیده ها ، او را مساوی چیزی قرار نداده است.

عقل ها را بر حقیقت ذات خود آگاه نساخته ، اما از معرفت و شناسایی خود باز نداشته است.

پس اوست که همه ی نشانه های هستی بر وجود او گواهی میدهند و دلهای منکران را بر اقرار به وجودش واداشته است،

خدایی که برتر از گفتار تشبیه کنندگان و پندار منکران است...

 

نهج البلاغه – خطبه ی 49

 

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 

اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد . .