-
طَرَف
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1390 08:47
گاهی اوقات برای اینکه طَرَف رو برگردونی طرف خودت باید چند روزی غرورت رو بذاری کنار یه کمی لِه شدن هم لازمه و کمی تا قسمتی کوچیک شدن و الان دیگه طَرَف مالِ توه .......... برو حالشو ببر!
-
حفظ قرآن
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1390 08:37
سلام دوستای مهربونم خوبید انشاله؟ توی این روزها و شبها ما رو هم دعا کنید . بچه ها میخوام شروع به حفظ قرآن کنم ( البته معنی آیه ها رو هم بخونم که بدونم چی دارم حفظ میکنم ) قرآن خیلی خیلی خوبه و به انسان آرامش میده . حس میکنم وقتی دارم میخونمش طراوت و پاکی توی رگ هام جاری میشه . و چقدر خوبه که از قرآن درس بگیریم و ازش...
-
گُلبونش بِلَم
یکشنبه 6 آذرماه سال 1390 09:10
قربونش برم که وقتی بد نگاش میکنم ( نگاش میکنم و بدون اینکه بهش لبخند بزنم صورتمو برمیگردونم سمت دیگه ) اینقدر مظلومانه و معصومانه نگام میکنه فداش شم پ . ن : دیشب خواب دیدم یه نی نی کوچولو داشتم !!!!!!! واااااااای چه باحال بود !
-
زن محکوم بدون جرم دنیا...
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 10:25
دلم میخواد بدون هیچ تعصبی مطلب رو بخونید.و آخر هم بخونید هرچند طولانی هست. امروز اجازه میخوام مستقیم با آقایون عزیز حرف بزنم...طرف حرف من اونهایی هستند که زنهاشون عاشقشون هستند...واقعا براشون بانوی زندگی هستند...و برای کسایی که عاشق زندگی و عشقشون هستند و میخوان با دوام بمونه این زندگی... زن محکوم بدون جرم دنیا: چون...
-
درس بزرگی
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 09:40
سخت آشفته و غمگین بودم … به خودم می گفتم : بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند درس ومشق خود را … باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند … خط کشی آوردم، درهوا چرخاندم ... چشم ها در پی چوب ، هرطرف می غلطید مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید ! اولی کامل بود، خوب، دومی بدخط بود...
-
به این میگن استرس !
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 09:27
یه خانوم خوشگل رو تو بزرگراه سوار میکنی .... یهو اون غش میکنه وشما اونوبه بیمارستان میرسونی . استرس داری ..... پرستار بهتون تبریک میگه و میگه که دارید پدر میشید!!! شما میگین که من پدر بچه نیستم !! اما خانم خوشگله میگه چرا دروغ میگی؟؟!!هستی!!! شما استرس رو بیشتر احساس میکنی.... بعد شما میگی که ازتوت تست بگیرن. تست...
-
اگه برگردیم عقب ....!
سهشنبه 3 آبانماه سال 1390 08:58
اگه برگردیم عقب .......
-
ری را !!!
سهشنبه 26 مهرماه سال 1390 09:29
هی صبوری می کنم... هی همین دل بی قرار من ، ری را کاش این همه آدمی تنها با نوازش باران و تشنگی نسبتی می داشتند ری را ! ری را ! تنها تکرار نام توست که می گویدم دیدگانت خواهرانه بارانند . سر انجام باورت می کنند باید این کوچه نشینان ساده بدانند که جرم باد ، ربودن بافه های رویا نبوده است گریه نکن ری را راهمان دور و دلمان...
-
حسِّ صمیمیت !
دوشنبه 18 مهرماه سال 1390 11:42
یه سلام گرم به همه ی خواهر برادرای روشن و خاموشم امیدوارم زندگی به کامتون باشه یه حسی توی دلم بود که دلم نیومد بهتون نگم : همتون رو خیلی دوست دارم و نسب بهتون یه حس صمیمیت خاصی دارم و عین فامیلام میدونمتون عین خانوادم دوسِتون دارم پ . ن : این شکلکم جهت خوشحال شدن دوست گلم ستاره جون :
-
پ ن پ
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1390 09:55
مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده ... حالا بماند که موهاش قرمزه ! میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشادم بهم گیر میده ؟! پَ نه پَ میبرنت صدا و سیما تو برنامهی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی .. گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی .. گفتـم صـنما...
-
نکات خانه داری
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 10:57
بسم الله الرحمن الرحیم برای خلاص شدن از مشکل مورچهها پوست خیار را نزدیک سوراخ مورچهها قرار دهید برای درخشندگی آینه آن را با اسپرایت پاک کنید برای پاک کردن آدامس از روی لباس: لباس را به مدت 1 ساعت در فریزر قرار دهید برای سفید کردن لباس های سفید: لباس را همراه با یک تکه لیمو به مدت 10 دقیقه در آب داغ خیس کنید برای...
-
نامه ای از خدا
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 17:05
می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود. همان دلهای بزرگی که جای من در آن است آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم. دلتنگی هایت را از خودت بپرس. و نگران هیچ چیز نباش! هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است! اما من نمی خواهم تو همان باشی! تو باید در هر زمان بهترین باشی. نگران شکستن دلت نباش!...
-
چند روزه که ...
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 16:28
چند روزه که خیلی عصبی ام خیلی تشنه ام کلی به مادر بیچارم گیر میدم و سرش داد میزنم ازش طلبکارم این همه زحمت میکشه واسم اونوقت من .... چند روزه که خیلی عصبی ام به همه فحش میدم چند روزه که خیلی عصبی ام به اندازه ای که باید بهم حقوق بِدَن نمیدن .... چند روزه که خیلی عصبی ام چون . . . . چند روزه دیگه عروسیمه چند روزه که...
-
تقسیم دنیا
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 08:49
به خدا گفتم:بیا جهانو تقسیم کنیم؟ گفتم:آسمون مال من،ابرش مال تو دریا مال من،موجاش مال تو خورشید مال من،ماه مال تو خدا خنده ای کرد و گفت:تو بندگی کن،همش مال تو ....حتی من!
-
عشق مارمولکی
شنبه 22 مردادماه سال 1390 18:53
این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده. شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود. دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ...
-
حذفِ رنجها
شنبه 22 مردادماه سال 1390 18:12
چند تا از پست هام رو حذف کردم ....
-
سیر نزولی دینداری و ایمان
سهشنبه 18 مردادماه سال 1390 10:16
هر سال ماه رمضون که میشد کلی از قسمت آقایون رو توی مسجد به خانما اختصاص میدادن ؛ پرده ای که بین خانما و آقایون بود رو میکشیدن سمت آقایون که خانما جای بیشتری داشته باشن چون ماه رمضون که میشد جمعیت زیادی روانه میشدن سمت مسجد . درسته که باید توی ماههای دیگه هم جمعیت زیادی برن مسجد که البته خوب من خیلی از این کاهلی ها رو...
-
دل تنگتم گلم...
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 09:44
دلم واست بدجوری تنگه گُلِ من.... تورو خدا مواظب خودت باش.... الهی قربون روزه گرفتنت برم من عزیزمممممممممممممممممم
-
یادداشت؟ پَر
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 09:12
سلام میخواستم یه مطلب بذارم هی نوشتم هی نوشتم هی بغض کردم و نوشتم وقتی " انتشار " رو زدم یادداشت پرید و گفت زمان استفاده تمام شده خواستم از اول بنویسم ولی دیدم دیگه سبک شدم واسه همین دیگه ننوشتمش شاید یه روزی بنویسم
-
ماهِ مبارکِ رمضان
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 17:16
سلاااااااااااام فرا رسیدن ماه " مبارک " رمضان رو خدمت همگی تبریک میگم وقتی میگم " مبارک " یعنی واقعاً ماه مبارکییه خوب چه خبر ؟ ما که خبر خاصی نداریم . همه چیز به لطف خدا خوب و خوشه و شوهر گلم هم ( بمیرم الهی ) با اون آب و هوا و از صبح تا شب کار ؛ روزه میگیره . حتماً سعادت داشتیم که این ماه رمضون...
-
امن و امان
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 08:48
سلام دوستای گلم خوبید ؟ ما که خوبیم ( خدا رو شکر ) اوضاع من و " او " امن و امانه نامزدم دیروز پریروز رفت سر کار ( یه شهر دیگه ) دلم واسش خیلی تنگ میشه خیلی دوسش دارم ... شب اولی که توی راه بود بهم sms داد : از همین الان دلم واست تنگ شده ؛ دارم به زندگی و آیندمون فکر میکنم ؛ و کلی حرفای خوب و احساسی زد که...
-
زن که باشی
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 17:42
زن که باشی زن که باشی گاهی کم می آوری دست هایی را که مردانگی شان امنیت می آورد و شانه هایی را که استحکام آغوششان لمس آرامش را به همراه دارد. دست خودت نیست زن که باشی گاهی دوست داری تکیه بدهی...پناه ببری...ضعیف باشی دست خودت نیست زن که باشی گهگهاه حریصانه بو میکنی دستهایت را شاید عطر تلخ و گس مردانه اش لا به لای...